معرفی وبلاگ
بنام خدا (مثال خوب =درک جذاب) گاهی یک تصویر خوب گو یاتر از چند صفحه توضیح و یک تمثیل خوب بیش از چکیده یک کتاب ، ارزش دارد! mesal@mihanmail.ir
صفحه ها
دسته
تبيان
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 336816
تعداد نوشته ها : 307
تعداد نظرات : 26
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
تشویق (گفت و شنود)

گفت: رضا ربع پهلوی با صدور یک بیانیه از سران فتنه به خاطر اهانت به ساحت مقدس امام حسین علیه السلام تشکر کرد!
گفتم: منافقین هم به همین علت با صدور بیانیه از موسوی و کروبی و خاتمی تشکر کرده اند!
گفت: وزارت خارجه آمریکا و اسرائیل و انگلیس هم رسماً از سران فتنه قدردانی کرده و اهانت آنها به امام حسین(ع) را مقابله با خرافات!! نامیده اند.
گفتم: مرکز بهائیان در آمریکا هم از موسوی و خاتمی و کروبی تشکر کرده اند.
گفت: پدران عقیدتی سران فتنه باید هم به خاطر اهانت به ساحت مقدس سیدالشهدا علیه السلام از آنها قدردانی کنند!
گفتم: شخص معتادی در میان جمعی نشسته و چرت می زد، ناگهان صدایی از او شنیده شد و در همان حال از خواب پرید و برای این که چرت زدن خود را توجیه کند، گفت؛ بله، در یک لحظه خوابم برد و استاد مرحومم را در خواب دیدم که از من تعریف و تمجید می کرد. یکی از حاضران برای این که به او بفهماند غیر از خواب، مسئله دیگری هم اتفاق افتاده است گفت؛ بله، بله، ما هم صدای آن مرحوم را شنیدیم! جداً که شما شایسته این تشویق ها هستید!
چهارشنبه 9 دی 1388- شماره 19546

دسته ها : گفت و شنود
1388/11/2

خوش خیال (گفت و شنود)

گفت: مردم اوکراین با 95 درصد آرای خود به رقیب انتخاباتی یوشچنکو این رئیس جمهور نارنجی را که آمریکایی ها در جریان کودتای مخملی به مردم این کشور تحمیل کرده بودند کنار گذاشته و فاتحه کودتای مخملی را خواندند.
گفتم: حیوونکی آمریکا و اسرائیل را بگو که با چه مصیبتی روبرو شده اند.
گفت: مردم اوکراین از این که فریب آمریکا را خورده بودند عصبانی هستند و اعلام کرده اند، ما رئیس جمهوری می خواهیم که به منافع کشورش فکر کند نه به منافع آمریکا و انگلیس.
گفتم: ولی آمریکا و انگلیس و اسرائیل در ایران بلافاصله بعد از شروع کودتای مخملی تودهنی سختی خوردند. حیوونکی نتانیاهو که با ذوق زدگی از سران فتنه به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل» یاد می کرد!
گفت: سران فتنه را بگو که از حمایت آمریکا و اسرائیل چقدر ذوق زده شده و هنوز هیچی نشده برای مردم ایران رجز می خواندند و خودشان را بر کرسی قدرت تصور می کردند!!
گفتم: پدری با دو تا از بچه هاش توی پیاده رو قدم می زد یکی از بچه ها به اون یکی گفت؛ اگر بابا در قرعه کشی بانک یک خودرو برنده بشه، من جلو می نشینم و دیگری گفت؛ نه خیر! من می نشینم و به همین علت با هم دعوایشان شد. ناگهان پدرشان برگشت و با عصبانیت گفت؛ کاری نکنید که بزنم روی ترمز و هر دو تون رو از ماشین بندازم بیرون!!
چهارشنبه 30 دی 1388- شماره 19564
کیهان

دسته ها : گفت و شنود
1388/11/2

پتو (گفت و شنود)

گفت: چه خبر؟!
گفتم: سناتور مک کین در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز گفته است آمریکا باید برای حمایت از مخالفان جمهوری اسلامی ایران قانون وضع کند.
گفت: مگر تا حالا برای اینهمه حمایت مالی و تبلیغاتی و سیاسی نیازی به قانون داشته اند؟ از این گذشته، مقامات آمریکایی اعتراف کرده اند که موسوی و کروبی و خاتمی به مهره سوخته تبدیل شده و کارشان تمام است.
گفتم: مک کین هم به ناکامی سران فتنه اعتراف دارد ولی می گوید جمهوری اسلامی نشان داد برای مهار فتنه از قدرت فراوانی برخوردار است و پیشنهاد می کند برای این که اگر مخالفان دیگری پیدا شدند، روی حمایت آمریکا حساب کنند، باید قانون وضع شود.
گفت: ولی یک روزنامه آمریکایی اعتراف کرده که ایران در جریان فتنه اخیر فقط یک گوشه از قدرت مردمی خود را نشان داده است.
گفتم: یارو می خواست زیر یک پتو که عکس دو تا شیر روی آن بود بخوابه ، یک تفنگ دو لول با خودش برد زیر پتو!!

سه شنبه اول دی 1388- شماره 19541
=============================


بز (گفت و شنود)

گفت: علیرضا نوری زاده مأمور موساد در مصاحبه با شبکه تلویزیونی «روژهه لات» خطاب به سران فتنه پیشنهاد کرده است که باید دروغ جمهوری اسلامی درباره محرم را فاش کنید وگرنه محرم همیشه به نفع رژیم اسلامی خواهد بود!
گفتم: جمهوری اسلامی چه دروغی درباره محرم گفته است؟!
گفت: نوری زاده می گوید، در ماجرای عاشورا حق با یزید بود ولی جمهوری اسلامی حق را به امام حسین داده است!! و این کاملاً به ضرر جنبش سبز است!
گفتم: یعنی اعتراف می کند که سران فتنه دنباله رو یزید هستند و برای تطهیر آنها، سعی دارد در واقعه عاشورا حق را به یزید بدهد!
گفت: حیوونکی جاسوس «موساد» است و از او انتظاری نیست.
گفتم: یکی از جاسوس های موساد برای رد گم کردن ریش بزی گذاشته بود و داشت از جنگل عبور می کرد که یک شیر به خیال این که بز است به او حمله کرد و او را خورد و بعد در حالی که استخوان هایش را تف می کرد گفت؛ عجب بزی بود، مزه خر می داد!


چهارشنبه 2 دی 1388- شماره 19542
===================================
به جای گفت و شنود (وداع)

در آستانه عاشورای حسینی(ع) و در تب وتاب و سوگ آن حضرت و یارانش، این ستون را به گزیده ای از سروده بلند دکترسیدیحیی یثربی با مضمون وداع زینب کبری(س) با سیدالشهداء(ع) اختصاص می دهیم:
تو در کدام صفی؟
به واپسین بدرود،
چه بی قرار و چه بی تاب،
گفتمت که:
-کجا؟!
جواب دادی:
-خواهر! چه جای این سخن است؟!
من و تو، هر دو به یک سنگریم و در یک راه!
تو دخت فاطمه ای! باز همتی! زینب!
که خصم سخت دلیر است و بی امان با ما!
چون من فتادم، برخیز و بی امان برخیز!
مباد آن که ز پیکار خصم خسته شوی!
¤¤¤
به ناله گفتمت:
-آخر چسان؟!
چگونه؟!
کجا؟!
شرار صاعقه بر خرمنم، چنان بی رحم
که ذره ذره ی من، آتش است و خاکستر!
کجا توانم من؟!
نه! نه!
نمی توانم من!
¤¤¤
تو دست بر دل خواهر نهادی و گفتی:
صبور باش! که این راه، بس گران راهی است!
عنان مگیر!
و مزن دم، که وقت می گذرد...
چو رفتی از بر من،
من ز پای افتادم!
ولی تپید دلم ؛
«هان! مباد خسته شوی!
تو با امام به یک سنگری و در یک راه!»
¤¤¤
من ایستاده، که این جا، نه جای تسلیم است!
مگر نه در رگ ما، خون مصطفی جاری است؟!
مگر معلم صبرم علی و زهرا نیست؟!
من ایستاده که این جا، نه جای تسلیم است!
¤¤¤
همیشه هر دل پاکی که می تپد، با ماست!
چه جای ترس که ما بر حقیم و حق با ماست!
خدا و آیت قرآن،
ورق،
ورق، با ماست!

پنجشنبه 3 دی 1388- شماره 19543
=================================


شام غریبان (به جای گفت و شنود)

این روزها که شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام و 72 یار باوفا و بی بدیلش را به سوگ نشسته ایم، ستون گفت وشنود را به سروده ای از سعید حیدری اختصاص می دهیم. سروده ای در وصف شام غریبان حسین(ع) و...
شب میچکد و نم نم باران گرفته است
امشب دوباره خیابان گرفته است
حسی غریب در همه جا پرسه می زند
و دسته های سینه زنی جان گرفته است
تصویرهای محو و شلوغ همیشگی
در کوچه های غم زده میدان گرفته است
تصویری از سری که سرافراز می شود
بالای نیزه مجلس قرآن گرفته است
طفلی که از گلوی خودش خون مکیده بود
با خواهری که شام غریبان گرفته است
یا، آستین خالی مردی که می رسد
و مشک را به گوشه دندان گرفته است
انگار خون به مغز یقینت نمی رسد
احساس می کنی رگ ایمان گرفته است
مجلس تمام می شود و فکر می کنی
بازار کار حضرت شیطان! گرفته است
این بغض در گلوی حقیقت شکستنی است
تاریخ، اگرچه آن را آسان گرفته است


دوشنبه 7 دی 1388- شماره 19544
===================================

دسته ها : گفت و شنود
1388/10/21

 


کاپشن (گفت و شنود)

------------------

                                       

 

گفت: موسوی در بیانیه شماره 17 خود نوشته است که آشوبگران روز عاشورا «مردم خداجوی»! بوده اند!!
گفتم: ابن سعد هم روز عاشورا به سپاهیان خود می گفت؛ «ای لشگر خدا به اردوگاه حسین حمله کنید و به بهشت بروید»!!
گفت: اما خودمانیم، تظاهرات 4میلیونی مردم تهران و راهپیمایی چند ده میلیونی در سراسر کشور طوفان ویران کننده ای در اردوگاه مشترک شمر و عمرسعد و خولی زمان برپا کرده است.
گفتم: اردوگاه یزید را هم که فرمانده این سه نفر است حسابی زیر و رو کرده است. مگر زوزه های دردناک آمریکا و اسرائیل را نمی شنوی؟
گفت: آمریکا و اسرائیل که با حضور جمعیت عظیم و چند ده میلیونی مردم در تظاهرات روز چهارشنبه کمرشان شکسته است سعی می کنند برای حفظ ظاهر، تعداد آنها را کم اهمیت جلوه دهند!
گفتم: شخصی از همسایه اش پرسید، دیشب در خانه شما چه خبر بود که صدای وحشتناکی به گوش رسید؟ یارو گفت؛ چیزی نبود، رفته بودم روی پشت بام به حیاط خانه بغلی سرک بکشم، صاحبخانه متوجه شد و با هم دعوا کردیم و او هم کاپشن مرا پرت کرد پائین. همسایه گفت؛ ولی صدا خیلی عجیب و هولناک بود؟ و یارو گفت؛ آخه خودم هم توی کاپشنم بودم!

                                                                                       
-----------------------

کیهان /شنبه 12 دی 1388- شماره 19548

دسته ها : گفت و شنود
1388/10/13
X