الفت و اجتماع سبب حصول انس و محبّت
محبّت کسى با دیگرى که میان ایشان در بعضى مواضع اجتماع و الفت حاصل شده مثل سفرهاى دور و دراز و کشتى نشستن و امثال اینها. و این یکى از حکمتهاى امر به نماز جمعه و جماعت و عید است، زیرا الفت و اجتماع در این مواقع با نیّت خالص، سبب حصول انس و محبّت با یکدیگر مىگردد.
معراجالسعادة ج : 2 ص : 714
مثل این دو انگشت !
سید عرب و عجم فرمود که: «کسى که زحمت کشد در تحصیل نفقه عیال، مانند کسى است که: در راه خدا جهاد کند».«» و فرمود که: «هر که نماز او نیکو، و عیال او بسیار، و کم مال باشد، و غیبت مسلمین را نکند با من در بهشت خواهد بود، مثل این دو انگشت من که با یکدیگرند».«» و فرمودند که: «بعضى از گناهان هست که هیچ چیز کفاره آن نمىشود مگر زحمت در طلب معیشت».
معراجالسعادة ج : 2 ص : 321
اشاره به دو مقام از حضور قلب:
ازحضرت رسول اکرم ص حدیث شده: «همانا دو نفر مرد از امّت من مىایستند به نماز ، و رکوع و سجودشان یکى است و حال آنکه ما بین نماز آنها مثل ما بین زمین و آسمان است.»
سرالصلاة 2 8 فصل اول ..... ص : 3
حضور در عبادت !
و آن چنان است که در عین اشتغال به عبادت - هر عبادتى باشد چه از باب طهارات مثل وضو و غسل و چه از باب نماز و روزه و حج و دیگر امور - انسان به طریق اجمال ملتفت باشد که ثناى معبود مىکند، گرچه خود نمىداند که چه ثنایى مىکند و چه اسمى از اسماء حق را مىخواند. شیخ عارف کامل ما [1]، روحى فداه، براى این نحو عبادت مثل مىزدند به اینکه یکى قصیده در مدح کسى بگوید و به طفلى که معناى آن را نمىفهمد بدهد که در محضر او بخواند و به طفل بفهماند که این قصیده در مدح این شخص است. البته آن طفل که قصیده را مىخواند اجمالا مىداند ثناى ممدوح را مىکند، گرچه کیفیت آن را نمىداند.
چهلحدیث 1 434 فصل ..... ص : 433
روشنى دیده و سرور آن !
حضرت صادق، علیه السلام، رساند که فرمود: «نیست عمل نیکویى که به جا مىآورد آن را بنده مگر اینکه از براى آن ثوابى است در قرآن، بجز نماز شب، پس همانا خداوند بیان نفرموده ثواب آن را براى عظمت شأن آن نزد او. پس فرموده: «دور مىکنند پهلوهاى خود را از خوابگاهها، مىخوانند پروردگار خود را ترسان و طمعکار، و از چیزى که روزى کردیم آنها را انفاق مىکنند، پس نمىداند کسى چیزى که پنهان شده از براى آنها از روشنى دیده و سرور آن جزاى آنچه را عمل مىکردند».
آیا این «قرّة العینى» که خداى تعالى ذخیره فرموده و مخفى نموده، که هیچ کس بر آن آگاه نیست، چیست و چه خواهد بود؟ اگر از جنس انهار جاریه و قصور عالیه و نعمتهاى گوناگون بهشتى بود بیان مىفرمود، چنانچه براى سایر اعمال بیان فرموده، و ملائکة اللّه بر آن مطلع شدند. معلوم مىشود غیر این سنخ است و عظمت آن بیشتر از آن است که گوشزد کسى توان کرد - خصوصا براى ساکنین این عالم دنیا.
نعمتهاى آن عالم را مقایسه مکن به نعمتهاى اینجا، گمان مکن بهشت و جنّات آن مثل باغستانهاى دنیا منتها قدرى وسیعتر و عالیتر است، آنجا دار کرامت حق و مهمانخانه الهى است، تمام این دنیا مقابل یک تار موى حور العین بهشتى نیست، بلکه مقابل یک تار از حلّههاى بهشتى که براى اهل آن فراهم شده نیست، با این تفصیل حق تعالى جزاى نماز گزار در شب را اینها قرار نداده و در مقام تعظیم آن بدان بیان ذکر فرموده.
چهلحدیث ص : 205
مارى در آستین، سرگرم ساختن داروهاى سردى !
گروهى به مقتضاى بخلى که در درون دارند مال خود را حفظ کرده و به عباداتى که مانند نماز و روزه و ختم قرآن احتیاج به صرف مال ندارد مشغول مىشوند و گمان مىکنند در مسیر خیر و صلاحند زیرا بخل بر آنها مسلّط شده «و از تشخیص واقعیت عاجزند» این چنین شخصى بیش از آنچه به کسب فضائل و انجام عبادات مستحبى نیاز داشته باشد به ریشه کن نمودن بخلش به وسیله انفاق مال محتاج است. اینان در مثل به کسى مىمانند که مارى در آستین دادى و هر لحظه به مرگ نزدیکتر مىشود و در این حال خود را به ساختن داروهاى سردى سرگرم کرده تا صفراى خود را تسکین دهد.
ترجمهاخلاق 1 329 فصل پنجم غرور ثروتمندان ..... ص : 328
مثل اتصال آبهاى قلیل
حکمت اصلى در تشریع نماز جماعت، اتحاد قلوب مؤمنین در امر خدا است، و براى این اتحاد فوائد بسیارى از قوت اسلام و مسلمین و غیر آن مىباشد، گذشته از این نماز جماعت در تکمیل نفوس، و قوت آنها در سیر إلى اللّه، و جلب فیوضات الهى بسیار مؤثر است، زیرا اگر رحمت حق تعالى شامل حال یکى از آنها شود بخصوص اگر اجتماع و اتحاد آنها براى خدا و در راه خدا باشد، همه آنها را فرا خواهد گرفت، گر چه دیگران مستحق آن رحمت نباشند، و مثل اجتماع قلوب، مثل اتصال آبهاى قلیل بیکدیگر است، که چون بیکدیگر متصل شوند از صورت آب قلیل خارج شده و کر؛ مى شود که دیگر به اندک نجاستى طهارتش را از دست نمیدهد
أسرارالصلاة ص : 492
دوائى که موجب زایل شدن عقل می شود!
کسانى که خواب را بر نماز شب ترجیح مىدهند چند دسته هستند، دستهاى از آنها کسانى هستند که اول شب را به شب نشینى و بیهودگى به نیمه مىرسانند، و به غیبت مؤمنین و آنچه که از آن نهى شده وقت خود را تلف مىکنند، و معده خود را تا به حلقوم از خوردنىها پر مىکنند، و سپس در بستر نرم، و مکان راحتى بخواب میروند. و چنین خوابیدهاى مسلما براى نماز شب بیدار نخواهد شد.
چرا که او از ابتداى شب اسباب خواب را فراهم مىکرد، بلکه مىتوان گفت که او به قصد بیدار شدن، به خواب نرفته تا بیدار شود، زیرا پر خورى سبب بخار معده و سستى مىشود و آنهم موجب خواب زیاد است، و بیدار بودن اول شب از اسباب خواب آخر شب مىباشد، هم چنین معصیت در اول شب از اسباب خواب در آخر شب است و همینطور بستر نرم و راحت موجب زیادى خواب، و سنگینى آن میشود و چنین کسى اگر بیدار نشدن را بهانه کند عذرش مردود خواهد بود. و مثل چنین کسى، مثل کسى است که دوائى که موجب زایل شدن عقل است در وقت نماز بیاشامد، و سپس عذر بیاورد که در وقت نماز بهوش نبوده است.
أسرارالصلاة ص : 459
مبلغ قابل توجهى پول !
به کسى که به بهانه غلبه خواب، و بیدار نشدن براى انجام این نماز خود را در ترک آن معذور مىدارد توجهى ننما چرا که این عذر از چند وجه مردود است، از جمله این فرمایش مولا على علیه السّلام در جواب کسى که گفت من دیشب بخواب ماندم و توفیق تهجد و شب زنده دارى نصیبم نشد فرمود تو مردى هستى که گناهانت قید و بند تو شده است، و دیگر اینکه خواب ماندن از مثل امرى باین بزرگى غالبا غیر ممکن است، آیا طالبان این دنیا را نمىبینى که اگر یکى از آنها را سلطان وقت بخلوت فرا خواند گر چه وقت ملاقات با او را دل شب قرار دهد، او به خواب نخواهد ماند بلکه آن شب را از ترس اینکه مبادا بخواب بماند کلا بیدار و پیوسته بفکر مجلس سلطان و صحبتش با او خواهد بود. و تو اگر باحوال خویش تأمل کنى به یقین خواهى دید که اگر احتمال دهى که کسى نیمه شب مبلغ قابل توجهى پول برایت خواهد آورد از شوق دست یابى به آن مال، و ترس اینکه مبادا بواسطه خواب از دستت برود، قدرت بر خوابیدن نخواهى داشت. از همه اینها گذشته اگر واقعا از این خوف دارى که بخواب بمانى مىتوانى نزد کسى که تو را بوقت نماز بیدار کند بخوابى تا اینکه خود عادت کنى. و خلاصه کلام اینکه خواب مانع دست یابى به این فضیلت عظمى شود خوارى و ذلتى است که مثلش در این دنیا نیست.