معرفی وبلاگ
بنام خدا (مثال خوب =درک جذاب) گاهی یک تصویر خوب گو یاتر از چند صفحه توضیح و یک تمثیل خوب بیش از چکیده یک کتاب ، ارزش دارد! mesal@mihanmail.ir
صفحه ها
دسته
تبيان
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 336429
تعداد نوشته ها : 307
تعداد نظرات : 26
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
بنام خدا

تحفه لایق

سبب عزت موجود نماز است نماز
زینت درگه معبود نماز است نماز
پیش سلطان همه کس تحفه لایق ببرد
تحفه برحضرت معبود نماز است نماز

الفت و اجتماع سبب حصول انس و محبّت
محبّت کسى با دیگرى که میان ایشان در بعضى مواضع اجتماع و الفت حاصل شده مثل سفرهاى دور و دراز و کشتى نشستن و امثال این‏ها. و این یکى از حکمتهاى امر به نماز جمعه و جماعت و عید است، زیرا الفت و اجتماع در این مواقع با نیّت خالص، سبب حصول انس و محبّت با یکدیگر مى‏گردد.
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 7
14
1388/11/5
مثل این دو انگشت !
سید عرب و عجم فرمود که: «کسى که زحمت کشد در تحصیل نفقه عیال، مانند کسى است که: در راه خدا جهاد کند».«» و فرمود که: «هر که نماز او نیکو، و عیال او بسیار، و کم مال باشد، و غیبت مسلمین را نکند با من در بهشت خواهد بود، مثل این دو انگشت من که با یکدیگرند».«» و فرمودند که: «بعضى از گناهان هست که هیچ چیز کفاره آن نمى‏شود مگر زحمت در طلب معیشت».
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 321
1388/11/5

اشاره به دو مقام از حضور قلب:
ازحضرت رسول اکرم ص حدیث شده: «همانا دو نفر مرد از امّت من مى‏ایستند به نماز ، و رکوع و سجودشان یکى است و حال آنکه ما بین نماز آنها مثل ما بین زمین و آسمان است.»
سرالصلاة 2 8 فصل اول ..... ص : 3
1388/11/5
حضور در عبادت !
و آن چنان است که در عین اشتغال به عبادت - هر عبادتى باشد چه از باب طهارات مثل وضو و غسل و چه از باب نماز و روزه و حج و دیگر امور - انسان به طریق اجمال ملتفت باشد که ثناى معبود مى‏کند، گرچه خود نمى‏داند که چه ثنایى مى‏کند و چه اسمى از اسماء حق را مى‏خواند. شیخ عارف کامل ما [1]، روحى فداه، براى این نحو عبادت مثل مى‏زدند به اینکه یکى قصیده در مدح کسى بگوید و به طفلى که معناى آن را نمى‏فهمد بدهد که در محضر او بخواند و به طفل بفهماند که این قصیده در مدح این شخص است. البته آن طفل که قصیده را مى‏خواند اجمالا مى‏داند ثناى ممدوح را مى‏کند، گرچه کیفیت آن را نمى‏داند.
چهل‏حدیث 1 434 فصل ..... ص : 433
1388/11/5
روشنى دیده و سرور آن !
حضرت صادق، علیه السلام، رساند که فرمود: «نیست عمل نیکویى که به جا مى‏آورد آن را بنده مگر اینکه از براى آن ثوابى است در قرآن، بجز نماز شب، پس همانا خداوند بیان نفرموده ثواب آن را براى عظمت شأن آن نزد او. پس فرموده: «دور مى‏کنند پهلوهاى خود را از خوابگاهها، مى‏خوانند پروردگار خود را ترسان و طمعکار، و از چیزى که روزى کردیم آنها را انفاق مى‏کنند، پس نمى‏داند کسى چیزى که پنهان شده از براى آنها از روشنى دیده و سرور آن جزاى آنچه را عمل مى‏کردند».
آیا این «قرّة العینى» که خداى تعالى ذخیره فرموده و مخفى نموده، که هیچ کس بر آن آگاه نیست، چیست و چه خواهد بود؟ اگر از جنس انهار جاریه و قصور عالیه و نعمتهاى گوناگون بهشتى بود بیان مى‏فرمود، چنانچه براى سایر اعمال بیان فرموده، و ملائکة اللّه بر آن مطلع شدند. معلوم مى‏شود غیر این سنخ است و عظمت آن بیشتر از آن است که گوشزد کسى توان کرد - خصوصا براى ساکنین این عالم دنیا.
نعمتهاى آن عالم را مقایسه مکن به نعمتهاى اینجا، گمان مکن بهشت و جنّات آن مثل باغستانهاى دنیا منتها قدرى وسیعتر و عالیتر است، آنجا دار کرامت حق و مهمانخانه الهى است، تمام این دنیا مقابل یک تار موى حور العین بهشتى نیست، بلکه مقابل یک تار از حلّه‏هاى بهشتى که براى اهل آن فراهم شده نیست، با این تفصیل حق تعالى جزاى نماز گزار در شب را این‏ها قرار نداده و در مقام تعظیم آن بدان بیان ذکر فرموده.
چهل‏حدیث ص : 205
1388/11/5

مارى در آستین، سرگرم ساختن داروهاى سردى !

گروهى به مقتضاى بخلى که در درون دارند مال خود را حفظ کرده و به عباداتى که مانند نماز و روزه و ختم قرآن احتیاج به صرف مال ندارد مشغول مى‏شوند و گمان مى‏کنند در مسیر خیر و صلاحند زیرا بخل بر آنها مسلّط شده «و از تشخیص واقعیت عاجزند» این چنین شخصى بیش از آنچه به کسب فضائل و انجام عبادات مستحبى نیاز داشته باشد به ریشه کن نمودن بخلش به وسیله انفاق مال محتاج است. اینان در مثل به کسى مى‏مانند که مارى در آستین دادى و هر لحظه به مرگ نزدیک‏تر مى‏شود و در این حال خود را به ساختن داروهاى سردى سرگرم کرده تا صفراى خود را تسکین دهد.
ترجمه‏اخلاق 1 329 فصل پنجم غرور ثروتمندان ..... ص : 328
1388/11/5
مثل اتصال آب‏هاى قلیل
حکمت اصلى در تشریع نماز جماعت، اتحاد قلوب مؤمنین در امر خدا است، و براى این اتحاد فوائد بسیارى از قوت اسلام و مسلمین و غیر آن مى‏باشد، گذشته از این نماز جماعت در تکمیل نفوس، و قوت آنها در سیر إلى اللّه، و جلب فیوضات الهى بسیار مؤثر است، زیرا اگر رحمت حق تعالى شامل حال یکى از آنها شود بخصوص اگر اجتماع و اتحاد آنها براى خدا و در راه خدا باشد، همه آنها را فرا خواهد گرفت، گر چه دیگران مستحق آن رحمت نباشند، و مثل اجتماع قلوب، مثل اتصال آب‏هاى قلیل بیکدیگر است، که چون بیکدیگر متصل شوند از صورت آب قلیل خارج شده و کر؛ مى شود که دیگر به اندک نجاستى طهارتش را از دست نمیدهد
أسرارالصلاة ص : 492
1388/11/5
دوائى که موجب زایل شدن عقل می شود!
کسانى که خواب را بر نماز شب ترجیح مى‏دهند چند دسته هستند، دسته‏اى از آنها کسانى هستند که اول شب را به شب نشینى و بیهودگى به نیمه مى‏رسانند، و به غیبت مؤمنین و آنچه که از آن نهى شده وقت خود را تلف مى‏کنند، و معده خود را تا به حلقوم از خوردنى‏ها پر مى‏کنند، و سپس در بستر نرم، و مکان راحتى بخواب میروند. و چنین خوابیده‏اى مسلما براى نماز شب بیدار نخواهد شد.
چرا که او از ابتداى شب اسباب خواب را فراهم مى‏کرد، بلکه مى‏توان گفت که او به قصد بیدار شدن، به خواب نرفته تا بیدار شود، زیرا پر خورى سبب بخار معده و سستى مى‏شود و آن‏هم موجب خواب زیاد است، و بیدار بودن اول شب از اسباب خواب آخر شب مى‏باشد، هم چنین معصیت در اول شب از اسباب خواب در آخر شب است و همینطور بستر نرم و راحت موجب زیادى خواب، و سنگینى آن میشود و چنین کسى اگر بیدار نشدن را بهانه کند عذرش مردود خواهد بود. و مثل چنین کسى، مثل کسى است که دوائى که موجب زایل شدن عقل است در وقت نماز بیاشامد، و سپس عذر بیاورد که در وقت نماز بهوش نبوده است.
أسرارالصلاة ص : 459
1388/11/5
مبلغ قابل توجهى پول !
به کسى که به بهانه غلبه خواب، و بیدار نشدن براى انجام این نماز خود را در ترک آن معذور مى‏دارد توجهى ننما چرا که این عذر از چند وجه مردود است، از جمله این فرمایش مولا على علیه السّلام در جواب کسى که گفت من دیشب بخواب ماندم و توفیق تهجد و شب زنده دارى نصیبم نشد فرمود تو مردى هستى که گناهانت قید و بند تو شده است، و دیگر اینکه خواب ماندن از مثل امرى باین بزرگى غالبا غیر ممکن است، آیا طالبان این دنیا را نمى‏بینى که اگر یکى از آنها را سلطان وقت بخلوت فرا خواند گر چه وقت ملاقات با او را دل شب قرار دهد، او به خواب نخواهد ماند بلکه آن شب را از ترس اینکه مبادا بخواب بماند کلا بیدار و پیوسته بفکر مجلس سلطان و صحبتش با او خواهد بود. و تو اگر باحوال خویش تأمل کنى به یقین خواهى دید که اگر احتمال دهى که کسى نیمه شب مبلغ قابل توجهى پول برایت خواهد آورد از شوق دست یابى به آن مال، و ترس اینکه مبادا بواسطه خواب از دستت برود، قدرت بر خوابیدن نخواهى داشت. از همه این‏ها گذشته اگر واقعا از این خوف دارى که بخواب بمانى مى‏توانى نزد کسى که تو را بوقت نماز بیدار کند بخوابى تا اینکه خود عادت کنى. و خلاصه کلام اینکه خواب مانع دست یابى به این فضیلت عظمى شود خوارى و ذلتى است که مثلش در این دنیا نیست.

أسرارالصلاة ص : 459

1388/11/5
X